تصویب قطعنامه جدید شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه فعالیتهای صلح امیز هستهای ایران را از ابعاد مختلفی میتوان تحولی مهم به حساب آورد. در یکی از مهمترین ابعاد ماجرا این مسأله مطرح می شود که چرا کشورهای اروپایی با وجود آشکار بودن تأثیرات منفی این اقدام بر ادامه حیات توافق هستهای (برجام) در حالی که این کشورها همواره در سیاست اعلامی خود از لزوم حمایت از این توافق دم زدهاند، به چنین اقدامی متوسل میشوند؟
آیا این اقدام اروپا را باید به منزله پیوستن به کارزار ضدبرجامی ترامپ قلمداد کرد؟ اهداف و انگیزههای مورد نظر کشورهای اروپایی برای اعمال فشار بر تهران از طریق آژانس چیست و چه تأثیراتی می تواند بر جای بگذارد؟
اهداف تروئیکایی
در بررسی اهداف کشورهای اروپایی از طرح ریزی قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام باید پیچیدگیهای موجود در منافع این کشورها در قبال توافق هستهای را مورد لحاظ قرار داد. اروپایی بارها اعلام کرده اند که شکست برجام به معنای شروع فصل جدید از بحران و رقابت های اتمی در منطقه غرب آسیا است که تبعات آن از جمله شکل گیری موج جدیدی از تروریسم و پناهجویان مستقیماً امنیت و ثبات اروپا را تحت شعاع قرار خواهد داد.
از طرف دیگر اما کشورهای اروپایی که مراودات تجاری گسترده ای با آمریکا داشته و همچنین در بعد نظامی و امنیتی حفظ ستونهای در حال ریزش اتحاد استراتژیک فراآتلانتیکی را دنبال میکنند، توان و ارادهای برای رویارویی جدی با سیاستهای یکجانبه گرایانه کاخ سفید را ندارند و در نهایت دیدگاهها و سیاستهای خود در پرونده هستهای را با مواضع کاخ سفید انطباق میدهند. ارزش صادرات اروپا به ایالات متحده سال 2019 به حدود 295.9 میلیارد یورو رسید. واردات اروپا از آمریکا نیز 193.2 میلیارد دلار در هشت ماهه اول 2019 بود.
بر این اساس پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای و تشدید یکجانبه تحریم های غیرقانونی اقتصادی علیه تهران، این اتحادیه اگرچه از اقدامات کاخ سفید ناخرسند بود و حتی توان و قدرت مقابله با این فشارها را داشت اما در طول دو سال گذشته اقدامی عملی برای خنثی سازی فشارهای اقتصادی ضد ایرانی انجام نداد و کانال های مالی در نظر گرفته شده نیز از کارایی لازم برای اقناع تهران برخوردار نبوده است.
طرفهای اروپایی از ماهها پیش که تهران بر اساس رویکرد اصولی متوازن کردن شرایط و همچنین فرصت دادن به طرفهای مقابل برای عمل به تعهدات برجامی، کاهش گام به گام محدودیت های هسته ای را در دستور کار قرار داد، راهکار فرافکنی و اتلاف وقت را بجای بازگشت به تعهدات برای متوقف کردن گامهای بعدی ایران در پیش گرفته اند.
در واقع کشورهای اروپایی با طرح ریزی قطعنامه اخیر در شورای حکام اولاً می خواهند تهران را از برداشتن گامهای بعدی کاهش تعهدات با تهدید به امکان فروپاشی توافق و بازگشت تحریمها باز دارند و ثانیاً بدون دادن هزینه لازم شرایط موجود را تا تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر حفظ کنند.
تأثیرات قطعنامه ضدایرانی
در حالی کشورهای اروپایی با اقدام اخیر خود به دنبال اعمال فشار علیه تهران هستند تا به زعم خود توپ را در زمین ایران بچرخانند، کاظم غریب آبادی نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی در نطق خود ضمن اعلام فشارناپذیری تهران، قطعنامه شورای حکام را کاملاً رد و بر اتخاذ اقدام مقتضی و مناسب در واکنش به آن تأکید کرد.
واقعیت آن است که با وجود تحریمهای به اصطلاح فلج کننده آمریکا عملاً دست اروپا برای اعمال فشار از طریق اهرم تهدید به بازگشت تحریمها علیه ایران کاملا خالی است و تهران راهکارهای اقتصادی را برای دوران تحریم فرا گرفته است. همچنین نبود اجماع جهانی با رویکرد عهدشکنانه و زورگویی کشورهای غربی علیه برنامه هسته ای ایران در قطعنامه اخیر که نمود آن را در رای منفی چین و روسیه می توان مشاهده کرد، موجب می شود تا رویکرد اعمال فشار از طریق تهدیدهای اقتصادی دیگر کارایی لازم را نداشته باشد.
اما این در حالی است که قطعنامه اخیر ممکن است تهران را نسبت به تسریع در کاهش برخی دیگر از تعهدات خود مصممتر سازد.
از طرف دیگر قطعنامه اخیر نه تنها به امنیت بین المللی کمک نخواهد کرد بلکه اصولاً در راستای سیاست های هنجارگریز و تضعیف کننده رژیمهای حقوقی بین المللی توسط آمریکا ارزیابی خواهد شد. اقدام اخیر دولتهای اروپایی بی اعتمادی به دولتهای غربی و عدم اتکا به رژیم های حقوقی بین المللی برای حفاظت از منافع و حقوق ملتها در جامعه بین المللی را تقویت خواهد کرد.
ارسال نظرات